محل تبلیغات شما

دوربینت را خاموش کن»

با آن که سن و سال بالایی داشت با امیدواری دانه بر زمین می پاشید و با ذکر و شکر، کِشته هایش را درو  و خرمن می کرد.

  او که دنیایی از دانستنی ها  در سینه داشت تا نمی پرسیدی زبان به سخن باز نمی کرد.

روزی از روزها توفیق دیدار با پیر خردمند حاصل شد. 

گفتم:استاد! تو بنده خوب خدا.از آنجا که وی از هر تعریف و تمجیدی گریزان بود نگذاشت کلامم منعقد شود گفت:مقصودت را بیان کن.

گفتم:خدمت رسیدم موعظه شما را بشنوم شاید.

پیرمرد  ابتدا ساکت شد و سپس گفت:هرجا  می روی و با هرکه سخن می گویی دوربینت خاموش باشد،اگر با دوربین روشن به میان مردم بروی،حق الناس را ضایع کرده ای و عقوبت دنیا و آخرت را بجان خریده ای.

گفتم:استاد! خوشبختانه گوشی من دوربین ندارد!

پیر خردمند لبخندی زد و گفت:منظورم دوربین  چشم هایت هستند،اگر دوربین چشم هایت را خاموش کنی(چشم بر عیب دیگران ببندی) عیوب دیگران را فیلم نمی گیری و آبرویشان را بر باد نمی دهی.

پیر مرد خردمند در پایان گفت: نکند خدای نکرده با کنایه و اشاره و لبخندتمسخُر و پخش شایعه و یک کلاغ چهل کلاغ و تهمت و بی آبرو کردن دیگران و تجسس کردن دروغ و حتی راست گفتن و سخن چینی و.دنیای دیگران را خراب کنیم و راه توبه را بر خود نبندیم که شیطان نیز از چنین آدمی بیزار است و  او را پس می زند.

سَرَک کشیدن به زندگی مردم کنجکاوی یا فضولی؟ (18)

سال ها تصور می کردم؛«دو دوتا می شود شش تا»

کلام تأثیر گذارِ پیر عارف(2)

پیر ,نمی ,دیگران ,گفتم ,خردمند ,خاموش ,پیر خردمند ,را بر ,دیگران را ,چشم هایت ,و با

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

...(( غنچه سرد ))...