محل تبلیغات شما

نماد ایستادگی و صبر و استقامت

جناب برج! دیدن تو مرا می بَرَد به صدها سال پیش از این،گویی صدای سازندگان و قراولانِ آن روزگار و حتی بودنشان را احساس می کنم.به همین دلیل خواهش می کنم خاطراتت را ورق بزن و  از تاریخ برایم بگو، از گذشته ها و آنچه در طول این همه سال بر تو گذشت!

می دانم  تو هر روز با ما سخن می گویی اما برای ما کرهایی که گوشمان پر شده  از صداهای نا هنجار، واضح تر سخن بگو.

از صحرای آن روزگار و تاخت و تازهای ترکمن ها و شبیخون زدن حرامیان بگو!

از آن روزها برایمان بگو که قراولان بر بالی تو سنگر می گرفتند و قهقهه می زدند!

از نگهبانانی و قراولان آن روزگار بگو که چطور سرانجام پیمانه شان پر شد و از بالا به پایین تنزل کردند  و در دل خاک منزل گزیدند!

بدیهی است تو با زبان بی زبانی با ما سخن می گویی ولی با ما  رساتر بگو.

ای قطعه ای از تاریخ!هر وقت تو را می بینم به یاد کسانی می افتم که سال ها بر بلندای تو می ایستادند و صحرا را به زیر نگاهشان می کشیدند.

به یاد صاحبان و مالکان کوچک و بزرگ می افتم که ناباورانه به خواب ابدی رفتند و در خاک شدند .

همه ی آن  فریادها  و همهمه ها خاموش شدند و مردان صاحب قدرت، ناتوان و درمانده.

عزت و احترام و شوکت تو نیز پایان یافت

 روزگاری تو مأوا و پناهگاه و حامی و حافظ خیلی ها بودی ولی اکنون در غربت و تنهایی خویش می سوزی و می سازی.

تو سرد و گرم روزگار چشیده ای در برابر آفتاب تموزِ تابستانِ کویر  و سرمای بی رحم زمستان مقاوم و استوار مانده ای تا پیام گذشتگان را به ما برسانی.

تو به تنهایی یک تاریخ هستی.

ولی دلمان برای تنهایی و غربت و بیکسی و از دست رفتن شوکت و عزتت می سوزد اما خدا را شکر کن که میراثِ چندین نسل گذشته ای و در وطن ماندگار شدی.

اگر از حال و روز این نسل برایت بگویم از غصه فرو می ریزی پس همچنان استوار بمان ای برج صحرا ی بهمن آباد.

سَرَک کشیدن به زندگی مردم کنجکاوی یا فضولی؟ (18)

سال ها تصور می کردم؛«دو دوتا می شود شش تا»

کلام تأثیر گذارِ پیر عارف(2)

تو ,ای ,ها ,بگو ,روزگار ,تنهایی ,و در ,آن روزگار ,روزگار و ,از تاریخ ,بگو از

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دامپـــزشکی شهرستان کهنوج